پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

به‌خاطر حق هواخوری به آقای روحانی رای می‌دهم ( هومن محمدکرمی، روزنامه‌نگار )
بدترین و تلخ‌ترین حالت محال این‌ است که آدم خودش را در وطن خودش زندانی ببیند، فکر کند محصور شده، فکر کند از موهبت آزادی محروم است.
اما من فکر می‌کنم در این حالت هم، برای زندانی مهم است که مدیریت همان چاردیواری محدود و میله‌هایش دست چه کسی است.
 اهمیت این موضوع برای زندانی حتی از کسانی که بیرون از زندان هستند هم بیشتر است. اینجا دیگر حرف بر سر حقوق حداقلی است. حقوقی مثل حق ملاقات حضوری، حق مرخصی، حق دسترسی به رسانه‌ها، حق برخورداری از استانداردهای بهداشتی و درمانی و حق هواخوری.
خاطرات فعالان سیاسی و زندان رفته‌های سراسر جهان پر است از مقایسه‌هایی که بین زندان‌ها و زندانبانان داشته‌اند.
آن‌ها که نگاه انسانی داشته‌اند و حقوق انسانی زندانیان را محترم می‌شمرده‌اند و آنان که نه...
در فهرست مدیران زندان‌ها افرادی که نامشان بسیار به نیکی رفته است کم نبوده است؛ کسانی که در همین کسوت زندانبانی هم بیشتر به ردای دلسوزانه و پدری شناخته شده‌اند.
من نه ایران را زندان می‌دانم و نه روحانی را زندانبان؛ اما فکر می‌کنم کسانی هم که چنین تصوری دارند، باید به کسی که حرف از حقوق شهروندی می‌زند، ضرورت عدم دخالت در حریم خصوصی شهروندان را بارها و بارها تکرار می‌کند رای دهند.
این‌ها حکم همان به رسمیت شناختن حق هواخوری، و حق مرخصی را دارد، و باید مجال اجرایش را فراهم کنیم.

http://ahaad.org/1396/02/16/3754/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۴۸

 «چرا فلان کار را نمی کنی - آره اما » از بازی های زندگی است که اریک برن در کتاب بازیها شرح داده است. اریک برن آن را جزء بازی های مهمانی تقسیم کرده است بنظرم در ایام انتخابات در کشور ما رایج می شود .یکطرف هر چه از موارد مثبت کاندیدایی می گوید ، طرف دیگر با « آره اما ...» چیز دیگری را مطرح می کند . گاهی این آره به وضوح گفته نمی شود اما مفهوم گفتگو همان است.

بخوانیم مثالی که اریک برن در کتاب بازیها نوشته:

تز: "چرا فلان کار را نمی کنی - اره اما " در تحلیل بازیها مقام خاصی دارد زیرا نخستین محرک ابداع مفهوم بازیها است. این بازی اولین بازی است که از متن اجتماع گرفته شده و از انجا که قدیمی ترین موضوع تجریه و تحلیل بازیها است ، شناخته شده ترین آنها نیز هست. در مهمانیها هم رایج ترین بازی است و بوسیله گروههای مختلف و از جمله گروههای روان درمانی اجرا می شود. مثال زیر مشخصه این بازی را نشان می دهد:

خانم وایت: " شوهرم اصرار دارد که تعمیرات نجاری خانه و اسباب خانه را خودش انجام دهد و هیچوقت هم هیچی را درست انجام نمی دهد."

خانم بِلک :"چرا مجبورش نمی کنی یکی از دوره های نجاری حرفه ای را در کلاسهای شبانه بگذراند؟"

خانم وایت:" آره ، اما وقت ندارد."

خانم بلو:" چرا برایش یک دست اسباب و لوازم جدید و حسابی نمی خرید؟"

خانم وایت:" آره، اما بلد نیست با آنها کار کند."

خانم رِد:"خوب،می تونید یک نجار حرفه ای بیاورید که تمام کارها را انجام دهد."

خانم وایت:"آره ، اما می دانید این کارقدر پول می خواهد؟"

خانم باوان:"چرا خوب حالا همین طوری که درست می کند قبول ندارید؟  ولش کنید"

خانم وایت:" آره ، اما می ترسم یک روز خانه روی سرم خراب شود!"

چنین گفتگویی معمولا در این نقطه به یک سکوت ممتد منجر می شود . این سکوت بالاخره بوسیلۀ خانم گرین شکسته می شود که مثلا می گوید:" خوب دیگر ، مردها همینطورند... همیشه می خواهند نشان دهند که همۀ کارها را بلدند."

"چرا فلان کار را نمی کنی -آره ،اما " ممکن است چند نفره بازی شود. دیگران هر کدام سعی می کنند راه حلی پیشنهاد کنند و هر کدام حرف خود را با عبارتی به مضمون " چرا فلان کار را نمی کنی ..." شروع می کند . در پاسخ هر کدام ،خانم وایت با عبارت " آره ، اما" جوابی آماده دارد . یک بازیگر خوب می تواند در مقابل عدۀ نامحدودی مقاومت کند، تا آنجا که همه جا بزنند و او برنده شود. در بسیاری از موقعیتها او ممکن است مجبور شود ده دوازده راه حل  پیشنهادی را رد کند تا به سکوت ممتد که نشانۀ پیروزی اوست دست یابد، سکوتی که عرصه را برای بازی بعدی با همان الگوی فوق مهیا می کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۷