ماجرای قرار جالب حسین_علیزاده و سایه
حسین علیزاده، هنرمند پرآوازه کشورمان آثار ماندگار و ارزشمند زیادی در حوزه موسیقی ساخته است که انتخاب برترین آنها ممکن نیست. چه کارهای بیکلام و آهنگسازی برای فیلمها و سریالها و چه کنسرتها و آثاری که علیزاده با همراهی محمدرضا شجریان و دیگر خوانندههای مطرح اجرا و منتشر کرده است.
استاد علیزاده گفتگویی به ماجرای جالبی در مسیر ساختن اثر نینوا اشاره کرد:
یک بار سایه (امیر هوشنگ ابتهاج؛ شاعر معاصر) گفت من دارم یک مثنوی میسازم، گفتم چه خوب، بیا به همدیگر یک تعهدی بدهیم. خیلی جسارت بود که من به سایه این را بگویم. اصلاً هم اندازه و هم قد نبودیم. گفتم شما تا وقتی که مثنویات را میسازی من هم این قطعهام را تمام میکنم و وقتی تمام شد میگذاریمش موسیقی متن مثنوی شما. گفت خیلی خوب است و قبول. و واقعاً این ذوق و شوق در هر دوی ما بهوجود آمد. من تا آن موقع عادت کرده و یاد گرفته بودم که نجوای درونیام را در دستگاه نوا زمزمه کنم. واقعاً دستگاه نوا یک حس خاصی را برای من ایجاد میکرد. نوشتن و ساختن نینوا چیزی نزدیک ۵ -۶ ماه طول کشید که البته به موازاتش کارهای دیگری را هم انجام میدادم.
در هر صورت این کار ضبط شد. و یک روز صبح میکسهای آخر را با ایرج حقیقی انجام دادیم و بلند شدیم رفتیم خیابان کوشک، منزل سایه.
سایه بیتاب سیگار دستش بود که بیایید ببینم کار چطور شده. سایه دستگاه صوتی خیلی خوبی داشت. اولین شنونده درست و حسابی این قطعه، #سایه بود. آن روز من بودم، مجید_درخشانی، جمشید_عندلیبی و سایه.
این را گذاشت داخل دستگاهش و پخش کرد. من با خود گفتم که واقعاً این را تو ساختی، یواشکی در دلم به خودم گفتم: آفرین، آفرین. سایه هم سیگار پشت سیگار. یک سکوتی کرد. سکوتش لازم بود. بعد از مدتی سری تکان داد و گفت حیف نیست این بیاید زیر شعر من. این همه چیز دارد. باید خودش مستقل باشد. آن موقع که این حرف را زد سال ۶۲ بود، من ۳۲ سالم بود. یک بزرگی جلوی من نشسته بود و میگفت کار تو حیف است بیاید زیر کلام من.
این باید خودش منتشر شود. در هر صورت قرار بر همین میشود.
ولی هر دو موفق بودیم در آن قرار.
چون سایه مثنویاش را تمام کرد من هم نینوایم را.