استاد محمدرضا شجریان و رادیو تلویزیون
قبل از انقلاب با رادیو تلویزیون همکاری داشتم ولی به دلایلی ارتباطم را با آن قطع کردم و کنار کشیدم. بعد از انقلاب در سال 58 فعالیتم را با رادیو تلویزیون آغاز کردم ولی بعد از پنج - شش ماه فعالیت، باز ارتباط خودم را با آن قطع کردم و خودم را کنار کشیدم. دلیل آن هم یکی نبودن سلیقه های هنری ماست.
نوروز 1372در تلویزیون حضور پیدا کردم . این حضور بعد از 17 سال بود. همه از رابطه من با آن سازمان می پرسند، من از وضعیت موسیقی در رادیو تلویزیون به هیچ وجه راضی نیستم. من 20 و چند سال پیش کاری به نام « گر به تو افتدم نظر» اجرا کردم ، اخیراً دیدم که تلویزیون برداشته مطابق با سلیقه خودش روی آن تفسیری گذاشته و یک تعداد تصاویری روی این موسیقی گذاشته است. این یک توهین است . تلویزیون حق ندارد این کار را بکند. اصلا ان چیزی که برای رادیو و تلویزیون مطرح نیست، حقوق معنوی هنرمند است. یا در زمان جنگ ، کاری اجرا کردم . رادیو تلویزیون این کار ار پخش می کند ولی آنجا که با سلیقه آنها متفاوت است ، حذف کرده اند. منظور آهنگ میهن ای میهن است. متاسفانه هر چه به تلویزیون می گویم توجه نمی کند. اصلا حقوق هنرمند برای آنها مطرح نیست. به همین خاطر مدتهاست که دیگر نه رادیو گوش می کنم ، نه تلویزیون می بینم.
در این چند ساله که در صدا و سیما پنج کانال به وجود آمد و 24 ساعت به طور مداوم کار می کند و می خواهد دائم موسیقی پخش کند و آن قدر هنرمند در اختیار ندارد که موسیقی خوب تهیه کند، بیشتر موسیقی که تهیه و عرصه می کند خالی ار ارزش و خیلی هایش هم بی ربط است. قبل از انقلاب هم همین طور بود . ولی آن زمان یک - دو برنامه بود به نامهای گلها و گلهای تازه و چند برنامه دیگر بطور رسمی جای خودش را داشت. در آن برنامه ها هر کسی نمی توانست راه پیدا کند . هنرمندان تراز اول و اساتید بودند و ساعتی از روز را از نظر برنامه در رادیو در اختیار داشتند و ساعتهای مشخصی فقط موسیقی ایرانی پخش و درباره اش صحبت می شد و به این صورت نبود که برنامه دیگری داشته باشد و در لا به لایش یک تصنیف پخش کند.
در طی این 20 سال بعضی ها آمدند که یک کارهایی بکنند ولی پس از چند هفته ای آن برنامه هم تعطیل شد. کاری که رادیو و تلویزیون با موسیقی ما می کند مثل کاری می ماند که یک بلورفروش برای اینکه بلورهایش نشکند، انجام می دهد، بدین ترتیب که در لابه لای آنها، مقداری کاه و پوشال و کاغذ می گذارد. رادیو و تلویزیون ما هم از موسیقی این گونه استفاده می کند و در زمانهای اضافی و به درد نخور که چیزی ندارد برای مردم موسیقی پخش می کنند تازه نمی دانند که چه چیز می خواهند پخش کنند. این یکی از دلایل کنار کشیدن من از صدا وسیما بود و دلیل دیگر آن نشان ندادن شکل ساز می باشد. می خواهم بدانم که قیافه تار یا تنبک اغوا کننده است؟ نشان دادن کسی که در حال نواختن ویلون یا تار است و نشان دادن یک ارکستر به مردم آن قدر زشت و بد است؟ چیزی که در همه دنیا باب هست و همه دارند می بینند و همین الان مردم به ارکسترها می روند و می بینند، در تلویزیون چرا این مساله را درباره اش این قدر پافشاری می کنند؟ وقتی چنین بی حرمتی دارند به نوازنده، هنرمند و به موسیقی می شود ، دیگر دلیلی برای رفتن به آنجا وجود ندارد . مثلا در تلویزیون زمانی که آواز یا ترانه و کلا موسیقی پخش می شود آبشار و زنبور عسل ، درخت و کوه نشان می دهند. اینها می تواند باشد و اشکالی ندارد اما دائم به این شکل صحیح نیست. نوازندگان را هم نشان بدهد.
منبع :کتاب سروش مردم به کوشش عرفان قانعی فرد