عارفی گفت رفتم در گلخنی تادلم بگشاید
دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۴۶ ب.ظ
عارفی گفت رفتم در گلخنی تادلم بگشاید که گریزگاهِ بعضی اولیا بوده است دیدم . رئیس گلخن را شاگردی میان بسته بود کار میکرد و اوش میگفت که این بکن و آن بکن او چُست کار میکرد گلخنی تاب را خوش آمد از چستی او در فرمان برداری . گفت آری همچنین چست باش اگر تو پیوسته چالاک باشی و ادب نگاه داری مقام خود بتو دهم و ترا بجای خود بنشانم مرا خنده گرفت و عقدهٔ من بگشاد دیدم رئیسان این عالم را همه بدین صفتاند با چاکران خود.
منبع : مولوی » فیه ما فیه
۹۶/۱۱/۰۹