گر آمدنم بخود ...
میلاد عظیمی: ( خطاب به ه ا سایه) استاد ! خیام می گه: گر آمدنم به من بُدی نامدمی ... هیچ وقت با او هم عقیده شدید؟
ه ا سایه ( هوشنگ ابتهاج) : هیچ وقت ( خیلی قاطع می گوید) اگه نیامده بودیم که موسیقی نمی شنیدیم. با همۀ رنج و دردی که زندگی داره، زیبایی به زندگی ارزش زندگی کردن می ده. زیبایی یک قطره شبنم که رو برگ می افته، همون می ارزه به هزار سال رنج آدمی.
با این دریچه هایی که آدمی برای کشف و درک زیبایی داره؛ یعنی حواس ، همین چشم و گوش و لامسه و ذائقه و فلان ، واقعا زیر پای آدمی زیبایی ریخته شده. ما زندگی رو خراب کردیم ...
میلاد عظیمی: بیتی از غزل چاپ نشده خود را می خواند:
نقد عیش ای دل مجو از نسیه خواران بهشت
زاهدان گر زانکه بگذارند دنیا هم خوش است
به یاد بیتهای مشهور سایه می افتم:
زندگی زیباست ای زیباپسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
آن چنان زیباست این بی بازگشت
کز برایش می توان از جان گذشت
از کتاب پیرپرنیان اندیش