عاشقان در آتش سوز و گداز
برجسته ترین بخش موسیقایی بانگ نی ( سروده ه ا سایه ، ابتهاج) جایی است که سایه از ستم های رفته بر هنر موسیقی می گوید. در 12 بیت یاد شده بی آنکه سخن پیچیده یا ساختگی بنمابد بیش از 36 اصطلاح و نام موسیقایی ( با شمردن تکرارها) گاه در معنی راستین واژه و گاه به روش ایهامی ( ایهام مطلق، ایهام تناسب، ایهام تبادر) بکار رفته و میانگین کاربرد واژه های موسیقایی در هر بیت سه واژه است.
نام سازها و اصطلاحات «آواز» ، «ساز»، «نی»، (دوبار) ،«چنگ» (دوبار) ،«زخمه»، «آهنگ» ، «نوحه خوان»، «خارج آهنگ»، «ناساز»، (با ایهام به دو معنی: 1- ناکوک، 2- ناسازگار) ، «کمان»، «گوشمال»، ( با ایهام به دو معنی :1- کوک کردن، 2- تنبیه) ، اشاراتی (بیشتر ایهامی و گاه به معنی راستین واژه) به دستگاه های «شور»، «نوا»، «همایون»، و گوشه های «فرود»، «چکاوک»، «بیداد»، (دوبار)، «مهربانی»، «داد»، «سوز و گداز»، «راز و نیاز»، «لیلی و مجنون»، «نغمه»، (دوبار) ،«عشاق»، «اوج»،«مجلس افروز »،و لحن کهن موسیقی ایرانی «نوروز عجم»، و یاد کرد از «سبز در سبز» که«لحن نهم از الحان سی گانۀ باربد» است. چهار واژۀ «زدند»،«تا»،« ره» و «گرفت» در معانی غایب «نواختند»،«سیم ساز»، «پرده و آهنگ» و «مالش سیم ساز» با واژه های موسیقایی ایهام تناسب می سازد. افزون بر این، دو نمونه ایهام تبادر موسیقایی رخ می نمایند: «کین»، بخش نخست از نام دو لحن از الحان باربد است: «کین ایرج» و «کین سیاوش» و «نگار» بخش دوم از نام گوشۀ «بسته نگار» است که در دستگاه ها و آوازهای گوناگون چون بیات کرد، بیات ترک، ابوعطا، افشاری، سه گاه و چهارگاه آمده است. این واژه ها در هر شعری سازندۀ ایهام به شمار نمی رود؛ اما در اینجا که بسامد کاربرد واژه های موسیقایی چشمگیر است و ذهن خواننده درگیر مفاهیم موسیقایی شده می توان دم از ایهام سازی واژه های یاد شده زد.
آن 12 بیت چنین است:
آه کان آوازها را سوختند
سازها را خامشی آموختند
خنجر کین در گلوی نی زدند
پیک ِ آن پیغام ها را پی زدند
آن ستمگر بین که تا از ره رسید
گیسوی چنگ و گلوی نی بُرید
از فرود زخمه های ناروا
عاقبت از شور افتاد آن نوا
نغمۀ چنگ همایون شوم شد
جانشین آن چکاوک بوم شد
بس که بیداد از پس بیداد رفت
مهربانی مُرد و داد از یاد رفت
عاشقان در آتش سوز و گداز
لب فروبستند از راز و نیاز
قصۀ لیلی و مجنون شد زیاد
نغمۀ عشاق از اوج افتاد
روزگار آهنگ ِدم سردی گرفت
سبز در سبز ِ چمن زردی گرفت
مجلس افروزان ِ بزم آرای جم
نوحه خوان ِ سوگ نوروز عجم
بازی ِ وارونه بنگر کاین زمان
تیر می بارد ز هر سو بر کمان
خارج آهنگی و ناساز ای نگار
گوشمالت داد خواهد روزگار
منبع : کتاب شعر سایه در موسیقی ایرانی ؛ مهدی فیروزیان