کم گوی و گزیده گوی (مینیمال)
ضربالمثل یا زبانزد گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست، با این حال، در سخن بهکار میرود.
برخی حکایت های کتاب ها از ضرب المثل ها گرفته و گاهی برعکس این حکایت ها هستند که ضرب المثل شده اند . منبع این داستان ها بخشی متون ادب فارسی چون مثنوی مولوی، قابوسنامه، کلیله و دمنه، مرزبان نامه، انوار سهیلی، آثار عطار، سیاست نامه، حدیقه الحقیقه و ده ها اثر کلاسیک فارسی و کتاب های امثال فارسی و کتاب های و حکم فارسی و محلی است. بخشی از این داستان ها بر ساخته ی عوام است که از آنها دو یا چند روایت وجود دارد.
حکایات سعدی شیرین ترین و به زبان عامه ترین ضرب المثل ها می باشد .
ضرب المثل ها اکثرا تجربه یک یا چند نسل بشر است که در حداقل کلمات و جملات بیان می شود. یا همان توصیه نظامی گنجوی شاعر است به فرزندش که :
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر (اینجا)
بیشتر انها بیانگر زمان و مکان پیدایش ضرب المثل است ، مثل ضرب المثل های که در جامعه روستایی گفته شده و از ابزار و حیوانی که با آن سر و کار داشتند در ضرب المثل استفاده شده است. طبیعی است در جوامعی که آن ابزار و حیوان برایش ناآشنا است این ضرب المثل هم کاربرد نخواهد داشت و به فراموشی سپرده خواهد و جای آن را ابزار جدید پُر خواهد کرد. مثل « هنگ کردن» و ...
برخی هم مشابه ضرب المثل اند که برخی اقوام و ملت ها برای بیان منظور غیر مستقیم و کوتاه از آن استفاده می کنند .
بایاتی های آذربایجان و رباعی ها هم می تواند نوعی ضرب المثل باشد که معمولا منظور و مفهومش در مصرع سوم بیان می شود .
دریادا گه میم قالدی / کشتی ام در دریا ماند
بیچمه دیم زمیم قالدی / درو نکرده مزرعه ام ماند
آرزون گؤزونده قالسین / الهی که آرزویت به دلت بماند
نئجه کی منیم قالدی / همانگونه که آرزویم به دلم ماند
یا
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
برخی از ضرب المثل در بین ملل مختلف یکسان است که نشان از تجربه همسان در بین ملت هاست
بعضی از مثلها و سخنان مشهور ممکن است بین چند فرهنگ مشترک باشند. دکتر مهدی محقق، استاد برجسته ادبیات فارسی، در مقالهای، به ۵۰ ضربالمثل مشترک در سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی اشاره کرده است. ایشان معتقد است که میتوان این مضامین مشترک را از نزدیکی ذهنها دانست؛ یعنی دو نفر در دو زمان و در دو مکان، تحت تاثیر یک موضوع قرار گرفته و سخنی گفته باشند. مثلهای معروفی مانند «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»، «تو نیکی میکُن و در دجله انداز»، «عذر بدتر از گناه»، «دوست آن باشد که گیرد دست دوست/ در پریشانحالی و درماندگی»، «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود»، «لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بیادبان»، «صبر تلخ است ولیکن برِ شیرین دارد»، «دیوار گوش دارد»، «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند/ بر اثر صبر نوبت ظفر آید» و... در زبانهای عربی و انگلیسی هم مثل و مانندهایی دارد.
دانلود کتاب ضرب المثلهای معروف ایران –
https://fooji.ir/wp-content/uploads/2018/04/zarbol-masalhaye-maroof-iran-fooji.ir_.pdf