قدرت ِ ضعف ِ آدمی
شرح آن دشمن که در جان شماست
هر شخصی با ضعف و قدرت خاصی رشد و بزرگ می شود . این صعف و قدرت همواره با آدمی هستند . - مثل همین ترکیب دو کلمه « قدرت » و « ضعف » که ضد همند - یکی بدون دیگری نه معنی دارد و نه شناخته می شود. ضدها از هم جدایی ناپذیرند .ما همیشه سعی داریم ضعف های خود و دیگران را جنبه منفی و یا ضد شایستگی های خاص آنان در نظر بگیریم . در صورتیکه این نقاط ضعف تصویر آینه ای از نقاط قوت ما است . البته بشرطی که شناخته شود و به درستی پرورش و استفاده شود . اکثرا شکست ها و ضعف ها پله یکی مانده به پیروزی و موفقیت است.
در دهه 1870 هنری جیمز رمان نویس امریکایی دز پاریس با رمان نویس مشهور روس ایوان تورگینف دوست صمیمی می شود. هنری جیمز تحت تاثیر روش داستان پردازی همراه با آرامش و طمانینه و بدون عجله نویسنده روس قرار می گیرد. او برای نوشتن هر جملۀ کتابش وقت زیادی صرف می کرد، گزینه ها و انتخاب های مختلف و متفاوت را می سنجید ، جملات را با وسواس زیاد تغییر می داد بارها حک و اصلاح انجام می داد تا اینکه بالاخره همه چیز به تکامل می رسید. این روش در حقیقت رویکردی جاه طلبانه و الهام بخش برای نویسندگی بود.
این ویژگی های مثبت او در نوشتن او را به الگوئی خاص تبدیل کرد. اما زندگی فردی و اجتماعی او نه تنها چنگی به دل نمی زد، بلکه می توانست تورگیف را و دوستان او را به مسائل وحشتاکی دچار کند . او دعوت به صرف ناهار را با روی گشاده قبول می کرد، بعد درست روز قبل از موعد مقرر، یادداشت می فرستاد و توضیح می داد که نمی تواند به موقع خود را آنجا برساند و دعوت را رد می کرد ، ساعاتی قبل از موعد مقرر یاداشت دیگری می فرستاد که بی صبرانه منتظر دیدار و صرف آن ناهار است. اما در نهایت دو ساعت دیرتر از وقت مقرر به آنجا می رسید . برنامه ریزی و ترتیب انجام دادن هر نوع کاری با او شبیه کابوس بود .اما با وجود این همه خودسری های اجتماعی و فردی او واقعا همان کسی بود که به عنوان نویسنده جذاب و توانا شناخته شده است.
در خانواده و اجتماع شناخت و استفاده بهینه از این ضعف و قدرت آدمی نقش بسزایی در تشنج و یا آرامش محیط دارد.
با ضعیفان شرح قدرت کی رواست (مولوی)