پنداشت (ه ا سایه )
يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ
آن که حق است ،گمانش به گمانِ تو که نیست !
گفت بیرون ز جهان است ،جهانِ تو که نیست !
هر که پنداشتی از خویش به جای تو نشاند
چه توان داد نشانی ز نشانِ تو که نیست
تا چنین هرچه مرا بود و توان نیز فزود
همه از آنِ تو شد، چیست از آنِ تو که نیست
از تنِ زنده روان تو روان است، که گفت؟
بی تنِ زنده روان است روانِ تو که نیست
گفت عالم همه در بندگی شیطان اند
گفتم ای زاهدِ خودبین به زیانِ تو که نیست
ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد
سایه گفتند که صوفی ست به جانِ تو که نیست.
http://www.aparat.com/v/LgWHU/پنداشت-_امیرهوشنگ_ابتهاج_(سایه)
۹۴/۱۲/۱۶