تمایل به گزافه گویی
این پدیده اگرچه در پیش بینی های سیاسی و اقتصادی و در مقیاس کوچک در تجارت صادق است اما در محیط های دانشگاهی (آکادمیک) نیز رسوخ کرده است ، هر چه شرایط یک شرکت بدتر باشد ، سخنرانی مدیر طولانی تر می شود .این پُر حرفی تنها محدود به سخن گفتن ِ بیشتر نمی شود ، بلکه منجر به بیش فعالی نیز می شود تا مشکلات پنهان بماند. مدیر عامل سابق جنرال الکتریک (jack welch) در مصاحبه ای گفت : " نمی توانید باور کنید ساده و واضح رفتار کردن چقدر دشوار است . مردم از این که به عنوان ساده لوح به آنها نگاه شود می ترسند . اما در واقع ، عکس آن درست است."
تمایل به گزافه گویی به خصوص در ورزش متداول است. مصاحبه کنندگانی که از نفس افتاده ،ورزشکارانی را که خود نیز از نفس افتاده اند مجبور می کنند لحظات بازی را موشکافی کنند، در حالی که تنها چیزی که آنها می خواهند بگویند این است " ما بازی را باختیم، به همین سادگی " اما مجری باید هر طور شده زمان برنامه را پر کند و بنظر ، بهترین روش برای این کار پر حرفی و مجبور کردن ورزشکاران و مربیان به پیوستن به آنهاست .
مشکل آن جاست که در بسیاری از موارد ما افکار شفافی نداریم . پر حرفی نادانی را مخفی می کند .
جهان امروز پیچیده است ،حتی برای درک بخش کوچکی از آن نیاز به کوشش ذهنی فراوان است. تا وقتی چنین تجربه ای در ما تجلی نیافته ، بهتر است به توصیۀ مارک تواین گوش کنیم :
" اگر چیزی برای گفتن نداری ، چیزی نگو"
سادگی در قله یک سفر طولانی و رنج آور است ، نه در نقطۀ آغازش.
منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن