خلاصه عرفان
دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۱۵ ب.ظ
از کتاب پیر پرنیان اندیش در صحبت ه ا سایه
میلاد عظیمی : به مناسبتی این بیت را خوندم :
نقش و نگار کعبه نه مقصود شوق ماست
نقشی بلندتر زده ایم آن نگار کو
ه ا سایه : آقای عظیمی ! اول این غزل خلاصۀ عرفان ماست و از این لحاظ اصلا نظیر نداره ؛
ای دل به کوی او ز که پرسم که یار کو
در باغ پر شکوفه که پرسد بهار کو؟
بهار اصلا وجود خارجی نداره... همۀ جهان آیاتی از اوست ؛ مجموعۀ اینها می شه بهار. ما بهارو به آثارش می شناسیم . این چکیدۀ عرفان ایرانیه :
در باغ پر شکوفه که پرسد بهار کو...
کمی مکث می کند (ه ا سایه) و این بیت را می خواند:
روزی چراغ روی تو روشن شود ولی
چشمی کنار پنجرۀ انتظار کو
۹۵/۰۱/۱۶