مَرد خدا از دیدگاه شیخ ابوسعید ابوالخیر
جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ب.ظ
شیخ ابوسعید ابوالخیر را
گفتند: «فلان کس بر روی آب میرود.»
گفت: «سهل است، بزغی(قورباغه) و صعوه ای(پرندگانی به اندازه گنجشک) نیز برود».
گفتند :«فلان کس در هوا پرد.» گفت:«مگسی و زغنهای (مرغ شکاری) میپرد.»
گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می شود.»
گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میشود» .
شیخ گفت : این چنین چیزها را بس (خیلی) قیمتی نیست. مَرد ، آن بُود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسد و بخورد و در میان بازار در میان خلق ستد و داد کند و با خلق بیامیزد و یک لحظه ، به دل ، از خدای غافل نباشد.
۹۵/۰۵/۲۲