بازی می کردیم
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۳ ب.ظ
منصور حلاج را هنوز روح ، تمام جمال ننموده بود و اگر نه "اناالحق" چهگونه گوید؟ حق کجا و انا (منم =منیّت) کجا؟ این انا چیست؟ حرف چیست؟ در عالَم روح نیز اگر غرق بودی، حرف کی گنجیدی؟ الف کی گنجیدی؟ نون کی گنجیدی؟
گفت:خدا یکی است.
گفتم:اکنون تو را چه؟
چون تو در عالمِ تفرقه ای،
صدهزار ذرّه
هر ذرّه درعالم ها پراکنده
پژمرده،فروفسرده.
او خود هست
وجودِ او قدیم هست.
تو را چه؟
چون تو نیستی.
منبع مقالات شمس تبریزی
۹۵/۰۷/۰۸