پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

در گفتار روزمره اصطلاحی داریم بنام " از صد تا فحش  بدتر ". یعنی طرف اینقدر مودبانه و غیر مستقیم حرف زده که اگر فحش  می داد اثرش کمتر بود . شاید  منظور سعدی همین نوع فحش بوده که گفته :   فحش از دهن تو طیبات است . در ادبیات از این گونه مطالب فراوان داریم . یک نمونه از حافظ :

پیراهنی که آید از او بوی یوسفم

ترسم برادران غیورش قبا کنند

در داستان حضرت یوسف با سه پیراهن روبرو هستیم . نخستین همان پیراهن خون آلودی است که برادران به پیش پدر می برند که گرگ یوسف را دَرید . دومین پیراهن همانی است که زلیخا از پشت درید و سومین پیراهن همانی است که با بوی آن پدر یوسف ، یقعوب بینایی خود را بدست آورد و هوشنگ ابتهاج ( ه ا سایه) با این نگاه سروده که:

از دو پیراهن بلا آمد پدید
راحت از پیراهنِ سوم رسید

برگردیم به بیت حافظ ، " پیراهنی که آید از او  بوی یوسفم" یعنی پیراهن سوم .   ترسم برادران " غیورش" قبا کنند . این صفت غیور برای برادران یوسف از صدتا فحش بدتر است . آخر این چه غیرتی است که برادر را به چاه می اندازد ؟ فحش دوم  و بلافاصله بعد از فحش اول حافظ  به برادران یوسف در ترکیب " قبا کنند" است . یعنی این " غیرت برادری" با انداختن یوسف به چاه تمام نشده بلکه تا سالها بعد هم ادامه دارد . پیراهن های قدیمی مثل امروز از جلو تمام دگمه  نبودند . پیراهن مثل بلوز یقه هفت فقط نزدیک گردن باز و احیانا دگمه داشت . بقیه اش یکپارچه بود . قبا کردن یعنی جلو پیراهن را چاک و پاره کردن است . قدیم کسانی که با این پیراهن می مُردند برای اینکه مرده اذیت نشود پیراهن را از جلو پاره کرده و از تنش در می آوردند . که حافظ به این نکته اشاره کرده " برادران غیورش قبا کنند " .

این ظرافتهای  هنری است  که حافظ به خودش گفته :

ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد

لطایف حکمی با کتاب قرآنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۵۱

در تحلیل ها  گفتاری و نوشتاری و برنامه های رادیو تلویزیونی  داخلی و خارجی  به عنوان کارشناس شرکت می کنند ، و یا اظهار نظر می کنند . اکثرا  بجای تحلیل از توهین و ناسزا استفاده می شود . یا بجای اینکه سخنان و نظر کسی را مورد تجزیه تحلیل  و نقد قرار دهند به شخصیت آن شخص می پردازند که در گذشته چه بوده است، اگرچه گذشته اشخاص مهم است اما اشخاص در طول زمان عوض می شوند. عجیب تر اینکه اینگونه افراد دم از آزادی فردی و بیان و مطبوعات می زنند و قول جامعه " آزاد " می دهند ! غافل از اینکه آزادی برای مخالفان است نه برای موافقان و مداحان . پیام نهفته در این رفتار این است که " اگر منم به جای آن مقام و گوینده بودم همین رفتار را می کردم" 

ای آزادی
از ره خون می ایی اما
می ایی و من در دل می لرزم
این چیست که در دست تو پنهان است ؟
این چیست که در پای تو پیچیده ست ؟
ای آزادی ایا با زنجیر
می آیی ؟ 

ه ا سایه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۴۰

کلمات و ترکیب آنها با همدیگر  با گذر زمان معنای مختلف و گاه متضاد بخود می گیرند ، اما حتی آنهایی هم  که تغییر نمی کنند بستگی به شیوه استفاده  گوینده از آن  می تواند مفهوم مختلف و متضادی داشته باشند .  مولوی استاد این گونه استفاده از کلمات است .   اصطلاح " بی سر و پا " امروزه بار منفی و  دشنام دارد.  این اصطلاح را مولوی برای " نی "  و با دید مثبت از این اصطلاح استفاده نموده است . می دانیم در مرحله چیدن و آماده سازی "نی" برای نواختن  سر و ته آن را می بُرند .

بسیار گفتم ای پدر دانم که دانی این قدر

که چون نیم بی‌پا و سر در پنجه آن ناییم

چون نیم = ماند نی هستم

پنجه آن ناییم = در دست آن نی زن هستم 

تو بلبل گلزاری تو ساقی ابراری

تو سرده اسراری هم بی‌سر و بی‌پا را

ابرار = چیره

سرده= ساقی

بی سر و بی پا = نی 

نی می کوک ارش ابوترابی اپلیکیشن جامع نی نوازی - اپلیکیشن جامع نی نوازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۴۳