پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

بخش کوتاهی از سخنان حبیب یغمایی درباره ی سعدی 
 داستانی خودمانی بگویم: در منزل دشتی، بنان خواننده ی معروف این غزل سعدی را خواند که لذت و طرب حالی به اهل مجلس که همه از خواص بودند، دست داد:
حُسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند
ای گل سرمست نوشکفته نگه دار-
خاطر بلبل- که نوبهار نماند
مجلسیان از شدت تأثر اشک به چشم آوردند، گریستنی عارفانه.
تکرار داستانی دیگر مناسب است:
با مرحوم فروغی غزلیات سعدی را تصحیح می کردیم، به این غزل رسیدیم:
بخت آیینه ندارم که در آن می نگری
خاک بازار نیارزم که بر آن می گذری
و چون به این بیت رسیدیم:
خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید، غم مردم نخوری
آن بزرگوار(مرحوم فروغی) چنان گریست که بیهوش درافتاد.

http://www.golha.co.uk/fa/programme/174

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی