پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

پردۀ ِ پندار

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

جستجوی سپر بلا

چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ

خطای علت واحد از عصر حجر

Chris Mathews  یکی از خبرنگاران  برتر شبکۀ ام اس ان بی سی است. او با افرادی موسوم به کارشناسان سیاسی مصاحبه می کند. هیچ وقت نفهمیدم کارشناس سیاسی چیست یا اصلا چنین شغلی ارزشمند است ؟ سال 2003 حملۀ امریکا به عراق ، سوال های آن خبرنگار  مهمتر از جواب های کارشناسان بود.

" عامل محرک پشت جنگ چیست؟" " می خواهم بدانم که آیا حادثه یازدهم سپتامبر دلیل جنگ است ؟ چون بسیاری از مردم بر این باورند که این یک تسویه حساب است ." " فکر می کنید سلاح های کشتار جمعی دلیل این جنگ است اند؟" " چرا به عراق حمله کردیم؟" .

دلیل واقعی نه پاسخ های رایج بود و نه چیزهای نظیر اینها . تمام جوابها از خطای ذهنی حکایت می کند که اسم آنرا " خطای علت واحد" می نامم.

پنج سال بعد سال 2008 ترس بر بازارهای مالی حاکم شد . بانک ها ورشکست شدند و به کمک دلارهای مالیاتی اوضاع شان بهتر شد . دوباره سرمایه گذاران ، سیاستمداران و خبرنگاران با خشم ، "ریشۀ " بحران را گمانه زنی می کردند : سیاست های مالی آزاد؟حماقت سرمایه گذاران؟ ممیزان فاسد؟ طمع خالص؟ مدل ریسک نامناسب؟ و ... نه فقط یکی از این موارد ، بلکه همه موارد جزء علتها هستند.

هر فرد منطقی می داند عامل واحدی  مسبب اینگونه وقایع پیچیده نیست ، بلکه تعداد زیادی از عوامل دست به دست هم می دهند تا این اتفاق بیفتد .

ابر و باد و مه و خورشید فلک همه درکارند

با این حال ما مدام تلاش می کنیم فقط یک عامل سرزنش کنیم.

تولستوی در کتاب جنگ و صلح به درستی می نویسد : " وقتی سیبی می رسد و می افتد ، چه چیزی باعث افتادن آن می شود؟ بدین خاطر است که زمین جذبش می کند، به این دلیل است که ساقه پژمرده شده، یا بدین خاطر که خورشید آنرا خشک کرده و باد آنرا تکان داده ، یا بدین خاطر است که پسری پائین درخت می خواهند آنرا بخورد؟ یک عامل واحد علت آن نیست.

تصور کنید مدیر تولید یک برند شناخته شدۀ محصولات غذایی هستید و به تازگی محصولی کم شیرین و طبیعی معرفی کرده اید . بعد از یک ماه متاسفانه معلوم می شود  محصول جدید شکست خورده . برای پیدا کردن علت چگونه عمل می کنید؟

اول باید بدانید که هیچگاه یک علت  وجود ندارد . یک برگه بردارید و بطور خلاصه تمام دلایل احتمالی را روی آن بنویسید . دوم اینکه آنهایی را که می توانی تغییر بدهی مشخص کنید و بقیه را که نمی توانی ( مثل ذات انسان) حذف کنید . سوم با تغییر دادن فاکتورهای مشخص شده در بازارهای مختلف ، آزمایش های تجربی را اجرا کنید. چنین کاری به زمان و پول نیاز دارد ، اما این تنها راه فرار از باتلاق فرضیات سطحی است.

خطای علت واحد به همان اندازه که قدیمی است خطرناک هم هست . ما عادت کرده ایم که به مردم به چشم " تعیین کنندگان سرنوشت " نگاه کنیم . ارسطو 2500 سال پیش چنین چیزی را گفته بود . اعمال ما از بر هم کنش هزاران عامل ، از استعداد ذاتی گرفته تا تربیت و تحصیلات و  ترشح هورمون ها ناشی می شود.

تا زمانیکه به دلایل واحد باور داشته باشیم ، همیشه قادر خواهیم بود پیروزی ها و شکست ها را به افراد نسبت بدهیم و آنها را " مسئول" خطاب کنیم . این جستجو به دنبال سپر بلا  در نهایت به زور متوسل می شود .

و هنوز خطای علت واحد آنقدر محبوب است که تریس چیمن Tracy Chapman توانست موفقیت جهانی خود را بر اساس آن بدست آورد . "یک دلیل به من بده " نام آهنگی است که باعث موفقیت او شد .

اما یک لحظه صبر کنید ، چند دلیل دیگری وجود نداشت ؟

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۰۹

نظرات  (۱)

جالب بود
پاسخ:

سپاس بیکران



ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی